• 021-22096710
  • info @ ketabemodiriat.com
  • خانه کتاب مدیریت

  • سبد خرید 0

سینما و مدیریت

سینما و مدیریت

"جری مگوایر – Jerry Maguire"



سینما و مدیریت- شماره 9

فیلم "جری مگوایر – Jerry Maguire"

بازیگر اصلی، تام کروز، محصول 1996و کاندید جایزه ی اسکار

خلاصه داستان:

تام کروز شریک و یکی از بنیان گذاران شرکتی تبلیغاتی- مشاوره ای است که وکالت ورزشکاران را به عهده می گیرد و آن ها را به شهرت و ثروت می رساند و خود سهم قابل توجهی از آن نصیب می برد. در میانه ی راه و در اوج موفقیت، تام کروز گویی خواب نما می شود یا دچار middle age crises می شود و جزوه ای خُرد به عنوان رسالت (mission) مؤسسه می نویسد و در اختیار همه ی کارکنان و شرکای خود قرار می دهد. محتوای آن نوعی "آتش بس" است.

شریک اصلی او برنمی تابد و احساس خطر می کند؛ بیزینس موفق و پول ساز خود را در خطر این رسالت جدید و تجدید نظر می بیند. لذا به مقابله برمی خیزد. مقابله ای کاملاً بیزینسی و نه جوانمردانه! تبلیغاتی علیه او می کند و موقعیت را مغتنم شمرده به کار می شود تا خود را از شر این شریک مدعی خلاص و شرکت را کلاً صاحب شود. او در حضور کارکنان ساکت و ترسو و گوسفند، در یک اقدام غیرمنتظره مبادرت به اخراج تام کروز یا همان جری مگوایر می کند. جری که چاره ای جز خروج نمی بیند تصمیم می گیرد شرکت دیگری بنیاد کند بر اساس راستی و درستی و مهر و فقط یک موکل یا ورزشکار داشته باشد و تمام نیروی خود را با جان و دل صرف موفقیت او بنماید. روزی که شرکت را ترک می کند و تشکیل شرکت جدید خودش را اعلام می کند از انبوه کارکنان می خواهد که به او بپیوندند. کارکنان از ذکور و اناث همه ساکت می مانند و اگرچه دلشان با اوست امّا از ترک شرکت موفق و پیوستن به او که هنوز هیچ چیز ندارد سرباز می زنند (جرأت، جسارت/ریسک پذیری. بدون توجه به خدمت یا خیانت شرکت در فکر حقوق و مزایای آخر ماه و اضافات در راه می مانند). تنها یک خانم جوان (نام او) مطلقه که فرزند 5-6 ساله ای هم دارد با اضطراب و ترس و لرز همراه او می شود. جری این خانم را اخیراً در فرودگاهی شلوغ دیده که فرزند خود را گم کرده و سراسیمه و درمانده بود و به کمک او می خیزد. علی رغم فاصله اداری شگرف و فاصله طبقاتی بسیار، او را به جا می آورد. هم خودش را و هم پیشینه و احوالات سجلی اش را. این مهر و محبت تصادفی و ارتباط انسانی او به خانم دل می دهد که کار راحت و مطمئن را رها کند و با او به دریا بزند، دریای کسب و کار بی رحم آمریکائی.

بقیه ماجرا مشکلات کاری جری است در داشتن و نگه داشتن فقط یک مشتری یا موکل و مشقات به پیروزی رساندن او. در این روند دشوار، محبت و روابط میان جری و خانم عمیق تر می شود و به ازدواج می انجامد. از نکات بدیع و پر جاذبه ی فیلم اینکه پسرک خردسال، تیپ جالبی است و جری با او رابطه ی پدرانه و بیشتر دوستانه به هم می زند. فیلم زاویه نگاه متفاوت جری و پسرک را نشان می دهد. جری عینیت گرا و پسرک پرواز ذهنیت های کودکانه، بازی، سرگرمی، دلبستگی به چیزهای بسیار کوچک بچگانه! پسرک، جری را اندک اندک جذب و از آن خود می کند؛ رابطه ای که رابطه ی زن و مرد را تقویت می کند و استحکام بیشتری می بخشد.

جری در این فرآیند و با آمادگی قبلی ذهنی که داشت، اندک اندک عشق را کشف می کند و درآمد و ثروت را کنار می گذارد و با توصیه های اکید از موکل اش که ورزشکاری درجه دوم است و فقط برای شهرت مبارزه می کند می خواهد این تفکر را کنار بگذارد و مثل کودکی اش که هنوز شهرت و ثروت را نمی شناخت فقط با عشق و با تمام وجود بازی کند. بازی برای بازی نه برای نتیجه ی آن. توجه به عامل درونی و نه غوغای بیرونی. به زبان مدیریتی استراتژی او را تغییر می دهد، تغییر اساسی.

علی رغم همه ی کارشکنی های رقیب (شریک سابق) و دشواری های راه، سرانجام به پیروزی می رسند، همه با هم. وکیل و موکل و خانواده های هر دویشان.

پیام فیلم: نظام و فرهنگ مدیریت در شرکت های آمریکائی صرفاً بر اساس رقابت است و در آن جایی برای اخلاق، شجاعت، سخاوت، مهر، انسان دوستی، همکاری و همدلی وجود ندارد. سلسله مراتب و قدرت از بالا به پایین، کارکنان را اخته کرده و مدیران را درنده. کارکنان هیچ کاری به کار اصلی شرکت ندارند. این که شرکت چه خدمتی یا خیانتی می کند، چه زد و بندهائی دارد را نمی بینند و نمی خواهند ببینند. فقط می خواهند حقوق سر ماه و اضافات دوره ای تضمین شده باشد. سرشان را پایین انداخته اند و مثل جاشوهای قدیمی در موتورخانه ی کشتی فقط زغال به کوره ی آن می ریزند و کاری ندارند کشتی چه حمل می کند و یا چه مقصدی دارد و به چه بهائی!

فیلم ساز البته فرآیند را تغییر داده، عشق و از خودگذشتگی و بها دادن به دیگران و کوچک سازی را تبلیغ می کند. اما اندکی دقت نشان می دهد که نتیجه ی کار همان است که بود؛ موفقیت همچنان با شهرت و ثروت اندازه گیری می شود و لاغیر. موکلِ جری در پایان کار موفق می شود از باشگاه مورد علاقه اش قرارداد مطلوب خود را بگیرد و این می شود موفقیت همه! راه عوض شده اما مقصد همان است که بود. گامی برداشته شده، گامی علیه رشد شرکت، علیه رقابت درون سازمانی، علیه بی مهری و کم توجهی به کارکنان؛ لیکن کارائی، رقابت بیرونی و معیار ثروت و شهرت همچنان به قوت خود باقی است.

میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است

سهراب خلیلی شورینی- 97/4/29

درباره ما

فروشگاه اینترنتی کتاب های برگزیده مدیریت

logo-samandehi

تماس با ما

021-22096710 (فروش و شکایات) info @ ketabemodiriat.com

تهران، شهرک غرب، بلوارفرحزادی، انتهای خیابان شهید حافظی، مجتمع تجاری لاله، پلاک 1.8

خبرنامه

برای دریافت اطلاعات بیشتر و عضویت در خبرنامه ایمیل خود را ثبت کنید

تمامی حقوق وب سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب مدیریت می باشد